مقاله مهندس زارعی در مجله پنجره خلاقیت-شماره 9- درباره ضریب هوشی - بهمن ماه 90
مقالات و مصاحبه های مهندس علی زارعی (مدیرعامل) - مقالات مهندس زارعی در مجله پنجره خلاقیت |
این مقاله در مجله پنجره خلاقیت - شماره 9 -بهمن ماه 90 و در صفحات 24 و 25 چاپ گردیده است و به مساله ضریب هوشی و رابطه آن با پیشرفت می پردازد و خواندن آن به کلیه افراد توصیه می گردد - مقاله توسط مهندس علی زارعی (تئوریسین خلاقیت) نوشته شده است
رابطه بین پیشرفت تحصیلی و IQ چیست؟
اغلب خانواده ها هوش بچه ها را از نمرات درسی می سنجند یا به عبارتی اینگونه معتقدند بچه هایی که نمرات بهتری می آورند باهوش ترند.آیا این می تواند ملاک خوبی برای سنجش هوش باشد؟
اگر زندگی برخی از نوابغ بزرگ دنیا را بررسی نماییم نتیجه می گیریم که این سنجش کاملا اشتباه می باشد. انیشتین و ادیسون نمونه های بارز آن می باشند بنابراین اگر فرزند شما در حال حاضر وضعیت تحصیلی مناسبی ندارد بهتر است به جای اینکه سریعا به ضریب هوشی و IQ فرزندتان شک کنید عوامل دیگر را بررسی نمایید.
مفهوم باهوش بودن چیست؟ معمولا اگر فردی بتواند برای مساله ای در مدت زمان کمتری نسبت به دیگران راه حل صحیحی ارائه دهد به اصطلاح می گوییم فرد باهوش تر از دیگران می باشد
در ادامه مقاله قصد دارم اشتباهاتی را که اغلب افراد در مقایسه هوش و پیشرفت تحصیلی کودکان دارند مورد بررسی قرار دهم بنابراین در ابتدا نگاهی اجمالی به مفهوم IQ می اندازیم
تعریف ضریب هوشی یا بهره هوشی یا هوشبهر، (IQ) عددی با میانگین ۱۰۰ و واریانس ۱۵ میباشد. از این رو در ردهبندی و تقسیم هوش، به صورت متوسط حدود ۷۰٪ از مردم دارای هوش میانگین، ۱۲٪ هوش بالاتر از میانگین، ۲٪ درصد خیلی باهوش و ۱٪ افراد نابغه را تشکیل میدهند.
حال انواع هوش را بررسی می نماییم:
1-هوش نوشتاری : معمولا نویسندگان دارای هوش نوشتاری بالایی می باشند
2 – هوش کلامی (زبانی): معمولا افرادی که می توانند سخنرانیهای جذابتری داشته باشند از هوش کلامی بالاتری برخوردارند.بداهه گویی میتواند سنجش خوبی برای تشخیص این هوش باشد.کلمات به سرعت و با ترتیب خاصی بر زبان افرادی که هوش کلامی بالایی دارند جاری می گردد
3 – هوش عددی: نوعی توانایی ریاضی – منطقی است و معمولا هر قدر فرد از هوش عددی بالاتری برخوردار باشد رابطه بهتری با اعداد و ریاضیات و منطق برقرار می کند.اعداد با نظمی خاص در مغز این افراد حرکت می کنند
4 – هوش فضایی: نوعی توانایی تجسم و عملیات فضایی است. افراد با بهره بالای هوش فضایی می توانند براحتی ترسیمهای سه بعدی ، صفحه آرایی ها، ساخت نمونه ها و ... را در مغز خود مجسم نمایند. از طریق این هوش می توان نقشه را خواند و به مقصد رسید. مهندسان، ملوانان، معماران، مجسمه سازان، نقاشان، باغبانان و جراحان به وفور از این هوش بهره می برند.
5 –
هوش میان فردی:
توانایی مربوط به ارتباط
با افراد و درک آنها یا به عبارتی یک نوع هوش اجتماعی می باشد. این هوش، به درک
بهتر احساس و افکار دیگران منجر می شود. فروشندگان موفق، سیاستمداران، معلمان،
مشاوران، رهبران مذهبی و رهبران دیگر گروه ها باید هوش میان فردی بالایی داشته
باشند.
6 – هوش درون فردی: هوش درون فردی توانایی درک و سروکارداشتن با خود است. نام دیگر این هوش، بینش شخصی است. درک خود برای همه ما بسیار مهم است. افرادی که با خود سازگارند هوش بین فردی زیادی دارند و کسانی که با خود در جنگ اند، در این بخش کاستی دارند.
7 –
هوش ورزشی یا فیزیکی یا بدنی (جسمی):این هوش توانایی استفاده درست از بدن و حرکات
بدن است. در حقیقت، ورزشکاران ماهر، هوش جسمی بالایی دارند. هوش بدنی توانایی بالا
و پیچیده ای محسوب می شود، زیرا نیازمند محاسبات زیاد، حرکات هماهنگ، تعادل ظریف،
وضعیت مناسب اندام و فضاسازی در جهت هماهنگی با بدن شخص است.
8 –
هوش حسی:
منظور از
این هوش، توانایی استفاده از حواسی مانند بینایی، شنوایی و بویایی است. بسیاری از
ما توانایی استفاده کامل از حس خود را نداریم. می بینیم، ولی مشاهده نمی نکیم؛ می
شنویم، ولی گوش نمی دهیم؛ و لمس می کنیم، اما احساس نمی کنیم. ما در فضایی مه آلود
زندگی می کنیم. برای آزمون این گفته یک چشم خود را ببندید. ملاحظه کنید با یک چشم
چه میزان کمتر می بینید. متاسفانه، بیشتر اوقات ناخواسته این کار را انجام می دهیم.
ما برای مدیریت محیط از حس های خود به طور کامل بهره نمی گیریم.
9 –
هوش معنوی:
این هوش توانایی به وجود آوردن زندگی متعادل با جهان، طبیعت و محیط اطرافمان است.
10 –
هوش خلاقانه:
توانایی توجه به موضوعات، اتفاقات و مسائل به شیوه ای کاملا تازه و بدیع حاصل این
هوش است. افکار خلاق در مقابل افکار متعارف قرار می گیرند. گاهی بعضی از راه حل ها
تنها می تواند از یک ذهن خلاق نشات بگیرد. وقتی می گوییم مشکلی قابل حل نیست،
منظورمان این است که مشکل از طریق منطق متعارف قابل حل نیست، اما شاید این مشکلات
با رویکرد متفاوت به مشکل قابل حل باشد.
11- هوش موسیقی
(ریتمیک):این نوع هوش یعنی توانایی تولید و درک موسیقی ، افرادی که داری هوش بالای
موسیقی می باشند نسبت به یادگیری موسیقی و ترتیب صداها بسیار جالب عمل می کنند و
براحتی توانایی مرتب کردن صداها جهت ایجاد یک صدا و موسیقی دلنشین را دارا می باشند
۱2 –
هوش هوش ها:
توانایی استفاده از سایر هوش ها و قابلیت استفاده از شیوه ای هدفمند، حاصل این هوش
است. هیچ یک از ما سطوح کافی از این هوش را نداریم. بسیاری از ما حتی آنچه را که
کسب کرده ایم نمی شناسیم. بسیاری با استعدادند و توانایی فوق العاده ای دارند، اما
به ندرت به طور کامل از آن بهره می برند. اغلب مردم اولویت ها را نادیده می گیرند و
زمانی طولانی را روی موضوعات ناچیز و بی نتیجه تلف می کنند.
خوب حالا به بحث اول برمی گردیم یعنی IQ یا ضریب هوشی، در اینجا سوالی که مطرح می شود آنست که IQ به کدام هوش بر می گردد؟آیا موفقیت افراد به IQ بستگی دارد؟آیا افراد از همه ظرفیتهای هوشی خود استفاده می کنند؟آیا تفکیک افراد به باهوش و کم هوش یا به اصطلاح انتخاب افرادی به عنوان افراد دارای استعداد درخشان می تواند در پیشرفت تحصیلی آنها موثر باشد؟آیا نفرات اول آزمونهای دشوار مانند المپیادها و کنکور در آینده موفق تر از دیگران خواهند بود؟
الف : بگذارید برای جواب به سوالات بالا از یک تجربه عملی بگویم.حدود 2 سال پیش با کودکی که در آزمون ورودی استعدادهای درخشان مردود شده بود آشنا شدم و تصمیم گرفتم تحقیقی را انجام دهم بنابراین سوالات یک آزمون ورودی استعدادهای درخشان را به کودک دادم و مشاهده شد کودک کمتر از 30 درصد سوالات را پاسخ صحیح می دهد سپس به مدت 4 ماه متدهای حل مساله چندین آزمون به کودک آموزش داده شد و مشاهده شد کودک براحتی بیش از 75 درصد سوالات آزمونهای مشابه را پاسخگویی می کند!
نتیجه تحقیق: عدم قبولی کودک در آزمون استعدادهای درخشان عدم استعداد یا کمبود ضریب هوشی نبود بلکه به علت عدم تمرین هوش عددی کودک رشد خوبی نداشت ( توجه : معمولا تستهای هوشی مختلف بر مبنای هوش عددی طراحی می شوند)
ب: تاکنون افراد زیادی را دیده اید که در شغل خود بسیار هوشمندانه عمل می کنند .آنها احتمالا نفرات اول کنکور و المپیادهای علمی نبوده اند ولی در زمینه فعالیت خود بسیار باهوش می باشند . به طور مثال بسیاری از قهرمانان ورزشی المپیک اصلا نتوانسته اند وارد دانشگاه بشوند ولی از هوش فیزیکی فوق العاده ای برخوردارند
نتیجه : عدم موفقیت در آزمونهای دشوار المپیادهای علمی و کنکور و ... نشانگر پایین بودن هوش افراد نمی باشد
ج : آزمون های IQ و کلامی براساس تفکر و منطق متعارف است. در تفکر و منطق متعارف برای هر پرسش تنها یک پاسخ وجود دارد. اگر شما آن پاسخ خاص را بدهید، نمره می گیرید. تفکر خلاق یعنی دادن پاسخ های متفاوت؛ پاسخ هایی که از روی عادت به ذهن ما نمی آیند. افراد خلاق اغلب به پاسخ هایی فکر می کنند که برای دیگران نامعقول و عجیب است.در نظر برخی از تئوریسینهای خلاقیت شناسی ، خلاقیت امری فردی بوده که حاصل تفکر واگرا در مقابل تفکر همگراست
نتیجه:آزمونهای IQ نمی تواند مشخصه خوبی برای سنجش خلاقیت افراد باشد و در بسیاری از موارد مشاهده می گردد افراد خلاقی وجود دارند که حتی تحصیلات دانشگاهی ندارند.من مخترعین بسیاری را می شناسم که اختراعات جالب و خلاقیتی دارند ولی توان حل نمودن تست هوش ساده را نیز ندارند!
د:چند سال پیش محققان آزمایشی را انجام دادند و نتیجه گرفتند افرادی که ضریب هوشی پایین تری نسبت به دیگران دارند اگر تحت آموزش اساتید مجرب قرار بگیرند می توانند پیشرفت چشمگیری در مقایسه افرادی که آموزش نمی بینند داشته باشند
سوال: عدد IQ چه کاربردی دارد؟
جواب: به نمودار زیر توجه کنید.
25 50 75 100 150 200 220
نابغه تیزهوش تندهوش عادی آموزش پذیر تربیت پذیر گیاهی
البته همانطور که بحث شد چون هوش دارای انواع مختلف دارد ممکن است فردی در یک یا چند نوع هوش تیزهوش و یا نابغه باشد ولی در هوشهای دیگر عادی و یا حتی فقط آموزش پذیر باشد به طور مثال شخصی شاید سخنران خوبی باشد و یا دارای ارتباطات اجتماعی بسیار عالی باشد ولی در هوش بدنی بسیار ضعیف باشد و حتی نتواند ضربه ای ساده به توپ بزند یا شخصی موسیقیدان بسیار ماهری باشد ولی حتی نتواند یک خط نامه ساده بنویسد و یا درست صحبت کند ولی آنچه مسلم است اگر شخصی در همه زمینه ها دارای هوش پایینی باشد و یا به طور کلی دارای IQ گیاهی و تربیت پذیر باشد نبایستی انتظار پیشرفت تحصیلی را از این شخص داشت یا به عبارت دیگر عقب ماندگان ذهنی شامل آموزشهای پیشرفته نمی شوند و از افراد دیرآموز نیز (IQ=75 ) نمی توانیم توقعات زیادی داشته باشیم ولی در مورد افراد عادی باید بدانیم در یک یا چند هوش این افراد استعداد جهش و نبوغ را دارا هستند و جای نگرانی نمی باشد
رابطه هوش و انتخاب رشته چیست؟
در تحقیقاتی محققان پس از تفکیک رشته های مختلف و با توجه به ساختار جوامع الگوی زیر را به ترتیب از نظر اهمیت موضوعی رشته ها ارائه نمودند
1-رشته های روانشناسی و آموزش انسانی : این رشته ها مستقیما انسان ساز هستند یعنی بایستی سیاست مدار و اقتصاد دان و ریاضی دان و ... را آموزش دهند پس افرادی که به اینگونه رشته ها وارد می شوند باید دارای بالاترین ضریب هوشی باشند
2-علوم سیاسی : این افراد باید هدایت یک کشور را در بحرانها بدست گیرند بنابراین در رده دوم باهوش ترینها قرار می گیرند
3-علوم اقتصادی : امرار معاش مردم در دست ایم گروه است بنابراین در رده سوم با هوشها قرار می گیرند
4-علوم ریاضی و پایه : باید درک صحیحی از ریاضی داشته و آنرا با دیگر علوم مرتبط سازند
5- علوم تجربی : باید نتایج تحقیقات را بهم مرتبط سازند
6-علوم دیگر و ...
ملاحظه می گردد مهمترین بخش یعنی رده های اول تا سوم به علوم انسانی مربوط می گردد.انسان پیشرفته ترین و پیچیده ترین کامپیوتر دنیاست و بنابراین پرورش این ربات متفکر اهمیت بسیاری دارد و سپس هدایت و تغذیه آن اولویت دارند تا بتواند بستر رشد دیگر قسمتهای جامعه را فراهم آورد. اگر جامعه ای درست هدایت نشود و انسانهای آن درست ساخته نشوند آیا می توانیم انتظار ساخت کامپیوترهای مصنوعی را از این جامعه داشته باشیم؟بنابراین اهمیت علوم انسانی بسیار زیاد می باشد و بایستی افراد با IQ بالاتر و ضریب هوشی بیشتر را به سمت این علوم هدایت نماییم در حالیکه بسیاری از والدین ارزش واقعی علوم انسانی را به فرزندان نمی آموزند و این علوم را فقط نوعی حفظیات می دانند
راهکار : با توجه به موارد بالا توصیه من به والدین عزیز آنست در مورد هوش فرزندان خود به این نکته توجه داشته باشید که هوش پارامتری چند بعدی می باشد و انواع مختلف دارد در حالیکه IQ تنها یک عدد است و بنابراین پیشرفت تحصیلی کودک شما باید در زمینه های هوشهای چندگانه انجام گیرد و شما نباید نگران عدد IQ فرزند خود باشید .اگر کودک شما دچار عقب ماندگی ذهنی نیست جای هیچ نگرانی وجود ندارد و شما باید بروی خلاقیت – خودباوری – هدفگذاری و دهها پارامتر دیگری که می تواند در رشد و موفقیت فرزندتان موثر باشد سرمایه گذاری کنید و با کشف استعداد و کسب مهارتهای لازم زمینه پیشرفت آنها را فراهم آورید.امروزه معمولا همه افراد دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و مرزهای دانش شکسته شده و دسترسی به اطلاعات بسیار آسان می باشد و چیزی که می تواند عامل موفقیت افراد گردد هنر متفاوت بودن و تقویت خلاقیت افراد می باشد که نیاز به استراژی و برنامه ریزی دارد
مهندس علی زارعی
مصاحبه مهندس زارعی با رادیو ایران درباره انواع هوش و رابطه آنها با خلاقیت
آخرين بروز رساني (جمعه ، 25 فروردين 1391 ، 10:37)