لطفاً ضمن معرفي خودتان درباره رشته تحصيلي و سمت خود در اين شركت توضيحاتي بفرماييد؟

اينجانب محسن يزداني پس از دريافت مدرك ديپلم در سال 1357 مدت 2 سال در رشته تأسيسات تحصيل كردم اما از آنجايي كه علاقه خاصي به تأسيسات نداشتم ، رشته مكانيك عمومي را انتخاب كردم كه كار در ارتباط با دستگاههاي تراش و قالبسازي بود . البته به دليل انقلاب فرهنگي در آن زمان، اين 2 سال، 5 الي 6 سال طول كشيد. پس از آن در حد فوق ديپلم كار را متوقف كردم و عازم خدمت سربازي شدم .  دوران سربازي در قسمت كارهاي صنعتي سپاه وارد شدم كه باعث شد تجربه بسيار خوبي كسب كنم چرا كه مرتبط با رشته كاري من بود  و با توجه به اطلاعات وسيعي كه در زمان جنگ در اختيار ما مي‌گذاشتند و به دليل حجم انبوه كاري كه در آنجا بود توانستم انواع تجارب را بياموزم و مسائل و استانداردها را ياد بگيرم.



در حال حاضر شما به عنوان يك كارآفرين شناخته شده‌ايد. لطفاً توضيح بدهيد كه اين عنوان در چه زمينه‌اي به شما داده شده است؟

قضيه از اينجا شروع شد كه در سربازي تجربه خوبي را ياد گرفتم و بعد از سربازي كه سر كار آمده بودم تازه متوجه شدم كه 6 ماه اضافه خدمت كرده‌ام كه حقوق 6 ماه را به من اضافه دادند. 2 سال هم بعنوان قراردادي كار مي‌كردم كه در سالهاي 66 و 67 حدود 7 الي 8 هزار تومان حقوق مي‌گرفتم. يك روز مشكلي براي منزل اتفاق افتاد بدين ترتيب كه صاحبخانه اجاره ما را حدود دو هزار تومان اضافه كرد و من ديدم كه هشت هزار تومان كفاف اجاره خانه من را نمي‌دهد لذا درخواست كردم كه به حقوقم اضافه كنند . پس از نامه‌نگاريهاي بسيار با درخواستم موافقت نشد اما  اصلأ ناراحت نشدم بلكه بسيار خوشحال نيز شدم و همين باعث شد كه من وارد بازار كار شوم و در همان رشته فعاليت كنم . در همان ماه اول به اندازه حقوق يك سال فعاليت كردم و با توجه به علاقه‌اي كه داشتم كار را ادامه دادم. كسي از كار كردن ضرر نمي‌كند زيرا هم غذاي روح است و هم جسم ، اما بيكاري براي هر دوي اينها مضر است.

بعد از آن مغازه‌اي تهيه كردم و مشغول به كار شدم . بواسطه اينكه برادرم در ايتاليا بود در زمينه‌هايي مثل تفلون، هيدروليك و بازرگاني وارد كار در بازار شدم .  از سال 69 تا 78 عملاً كار صنعتي را رها كرده و بازرگاني را شروع كردم .البته شايد يكي از دلايل رها كردن كار صنعتي مشكلاتي بود كه وجود داشت و دليل اينكه برخي صنعتگران به كار خود ادامه نداده اند مشكلاتي بوده كه بر سر راه آنها وجود داشته است . اما از آنجايي كه به صنعت علاقه بسياري داشتم مي‌خواستم كه علاوه بر كار بازرگاني كاري انجام دهم كه من را قانع كند لذا وارد زمينه كاري تفلون شدم كه كمي شانس هم همراه من بود و باعث شد شروع به فعاليت كنم و كاري انجام دهم كه براي مملكت مفيد باشد.


آيا ممكن است بيشتر درباره مباحث تخصصي و كارگاه صحبت بفرماييد ؟ مواد از كجا مي‌آيند و به چه جاهايي صادر مي‌شوند؟

همانطور كه مي‌دانيد اگر علاقه به كار وجود نداشته باشد كاري نمي‌شود انجام داد. كارگاه زدن براي من كه تجربياتي در ذهنم داشتم كار مشكلي نبود اما اينكه بتوانم اطرافيان  و شركاي خودم را براي كار واردات قانع كنم  كمي زمان لازم داشت . بالأخره  به دليل رابطه‌اي كه با آن كارخانه ايتاليايي داشتيم توانستيم مواد و تكنولوژي تفلون را پس از مدتي از آنها بگيريم و به دليل آشنايي كامل ما با اين مواد و دستگاهها توانستيم ظرف مدت كوتاهي كار را به 10 برابر ظرفيتي كه آن كارخانه به ما داده بود گسترش دهيم.


موارد مصرف اين مواد چيست؟  و آيا  براي فروش آنها با سازمانهاي دولتي هم در تماس هستيد؟

با توجه به اينكه اين مواد در حرارت بالا كار مي‌كنند و هيچ اسيدي به آنها اثر ندارد در جاهايي مثل پتروشيمي و شركت نفت كه با اسيد كار مي‌كنند و يا در كارخانه‌هايي كه دستگاههايشان داراي حرارت بالا مي‌باشند و مي‌بايست يك سري عايق‌بندي براي آنها صورت بگيرد استفاده مي شوند .بنابراين ما با سازمانهاي دولتي هم در تماس هستيم اما به دليل وجود برخي مشكلاتي كه با آنها داريم بيشتر سعي مي‌كنيم كه با بخش خصوصي كار كنيم تا بخش دولتي.

خدمت بزرگي كه اين جريان كرده اين است كه اگر فرضاً شخصي اين جنس را نياز داشت حداقل سه ماه بايد صبر مي‌كرد تا از خارج به دستش برسد اما الان به يك روز يا يك هفته به طول مي‌انجامد همانطور كه مي‌دانيد زمان در انجام پروژه بسيار مؤثر است و گمان مي كنم با اين كار توانسته‌ايم نياز كشور را تا حدودي برطرف سازيم.


مشكلات موجود بر سر اين كار چه بودند و آيا ارگانهاي دولتي كمك خاصي كرده‌اند؟

از روز اول كه شروع به كار كرديم درخواست وام كرديم تا كاري كه انجام مي‌دهيم به قسمت تجاري لطمه نزند چرا كه مستحق وام بوده است چون اين يك كار نو مي‌باشد و حتي در كشورهاي اطراف هم در اين حجم و به اين شكل نبوده است . اما عملاً يك ريال هم وام نتوانستيم بگيريم لذا با سرمايه خودمان اين كار را انجام داديم و الآن هم كه كارگاه در حال چرخيدن است به دليل برخي كارهاي بازرگاني است كه انجام مي‌دهيم . به اين شكل كه 5 الي 6 ماه براي پرداخت موادي كه خريداري مي كنيم مهلت مي‌گيريم . خودمان مواد را توليد كرده و خودمان هم مي‌فروشيم تا كارگاه را بگردانيم.


آيا پروژه‌ها و فروش شما فقط داخلي است يا صادر هم مي‌كنيد؟

متأسفانه من نمي‌توانم با يك شركت ايتاليايي و غيره رقابت كنم زيرا سرمايه چنداني موجود نيست و بانكهاي ما امكانات و سود لازم را به ما نمي‌دهند و اين كار سرمايه در گردش بالايي مي‌خواهد. البته چند روز پيش يكي از شركتهاي ايتاليايي از ما خواست كه مواد را به ما بدهند و ما برايشان توليد كنيم و بفرستيم اما  شايد ارزش اقتصادي چنداني نداشته باشد زيرا سرمايه دست آنهاست، مواد مال آنهاست و خودشان هم آن را مي‌فروشند چون فروش اين كالا يك سيكل كاري 6 الي 7 ماهه دارد. بنابراين در حال حاضر ما توانايي انجام  اين كار را نداريم.


مشوقين شما در اين كار چه كساني بودند و آيا از دوران كودكي فكر مي‌كرديد كه روزي به اينجا برسيد؟

متأسفانه من هيچ خاطره‌اي از دوران كودكي به ياد نمي آورم اما بيشتر به خاطر اينكه كاري كرده باشم و خودم را اغنا كنم وارد اين كار شدم و مشوق كار نيز خودم بودم . هنگاميكه شروع بكار كردم پدر و يا خانواده‌ام حتي 100 هزار تومان هم نداشتند كه به من كمك كنند . لذا با توجه به اينكه بقول پدرم وجهه عوام فريبي هم داشتم بدون هيچگونه سندي توانستم اعتباربالايي در شركتهاي ايتاليايي كسب كنم و به آنها به مذاكره بپردازم و كار را به جريان بيندازم .


آيا شما در جشنواره‌هاي كارآفريني شركت كرده‌ايد؟

خير، تمام اهميت كار ما در secretبودن آن است و همين امر باعث شده تا رقباي ديگري نداشته باشيم .


اهداف آينده اين شركت چيست؟

همانطور كه گفتم ظرفيت اين كالا در ايران تكميل است و ما حدود 40% ظرفيت خالي داريم و افرادي كه با آنها كار مي‌كنيم مجبور شده‌اند مثل خود ما كار كنند و حتي 17 الي 18 ساعت در روز كار كنند. از آنجايي كه اين كار فني است خود من قسمت فني‌اش را اداره مي‌كنم . از سوي ديگر ، تجربه در زمينه بازرگاني كمك كرده است تا بتوانيم حرف اول را بزنيم و كاملاً واردات اين كالا را به ايران در دست بگيريم. بنابراين با توجه به ظرفيتي كه كار ما دارد با احتياط خاصي جلو مي‌رويم  و لزومي نيست تا با عجله در پي پياده ساختن اهداف ديگر باشيم چرا كه مطمئنيم هيچ كس نمي‌تواند در اين زمينه با ما رقابت كند.


تعريف شما از واژه كارآفريني چيست؟

وجه ساده‌تر كارآفريني اين است كه كسي را مشغول كاري بكنيم اما مهم اين است كسي كه مشغول كار مي‌شود در نهايت  يك كار مفيد و نو ارائه دهد كه به اين كارآفريني مي‌گويند. كاري كه هر روز رو به رشد باشد و كسي كه كار مي‌كند با علاقه كار خود را انجام دهد.

در پايان چنانچه پيام خاصي داريد بفرماييد .

به جوانان توصيه مي كنم تا از فرصتي كه دارند نهايت استفاده را ببرند . هيچگاه هيچ كس از كاري كه انجام داده پشيمان نمي‌شود و حتي اگر يك شخص بدون هيچ استفاده‌اي گودالي را بكند و بيل بزند بالاخره در نهايت آن گودال هم مورد استفاده دارد  . كار كردن براي هيچ كس مضر نيست بلكه بيكاري باعث بوجود آمدن بسياري از نابساماني‌ها مي‌شود.