مصاحبه با آقای سلسله : شرکت سهاطب
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی |
نام: آقای سلسله
نام محصول: تجهیزات پزشکی اتاق عمل
شرکت: سهاطب
تحصیلات: کارشناس برق و الکترونیک
دردوران کودکی به کارهای برقی علاقه داشتم بعد هم دررشته برق مشغول به تحصیل شدم در هنرستان در رشته برق شروع به تحصیل کردم . زمانی که وارد دانشگاه شدم تنها رشته ی انتخابی من رشته برق بود، در همان رشته قبول شدم و12 سال کار مشاوره و پیمانکاری در زمینه برق را داشتم و در رشته برق تدریس می کردم . براساس تجربه هایی که داشتم تدریجاَ به این نتیجه رسیدم که باید روی کار مدیریتی متمرکز بود.
من در سه حیطه کارکرده ام، یک بخش از کار، آموزش بود و تدریس در مراکز دانشگاهی به صورت پاره وقت، مدیریتهای متوسط دولتی در یک مقطع کوتاه و بحر کارهای خدمات مشاوره ای و پیمانکاری بخش تولید که آخرین آن شرکت سهاطب می باشد. موسسان این شرکت مجموعه ای بودند که شرایطی نزدیک به شرایط خود من داشتند، مقطع زمانی آن به سالهای 1370برمی گردد که سال ثبت رسمی شرکت سهاطب بود منتها این شرکت در سال 67- 68 بصورت نیمه کاره مانده بود که در سال 1370 رسماَ این شرکت را ثبت کردیم و به عنوان یک مجموعه ی رسمی به فعالیت آن ادامه دادیم.
سال اول تولید یک شرکت مشاوره پیمانکاری برق داشتم، چیزی حدود 25 کارخانه را در ایران به مدت 10 سال مشاوره و راه اندازی کردم. مسئله آزاردهنده این بود که در آن مقطع آدمهای سر شناس پولدار مملکت طرف حساب ما بودند. بدین طریق کار ما با ساخت دستگاه ساکشن جراحی شروع شد، این دستگاه جراحی که هنوز یکی از تولیدات خوب ما به حساب می آید. درپروژه بعدی ما چراغ اتاق عمل و تخت اتاق عمل تولید شد و در هر کدام از این ها پروژه خاصی وجود داشت.
به اعتقاد من موفقیت نسبی است، شرایط اقتصادی و مجموعه عواملی که دراختیار داشتیم متوسط بودند و می توانست بهتر از این هم باشند.
به نظر من هوش و خلاقیت بدون پشتکارمعنی ندارد. در کشورمان آدمهای خلاق اما بدون پشتکار فراوان به چشم می خورد . عامل اصلی موفقیت من پشتکارو خلاقیت بود. شکست لازمه کار است. زمانی که کاری را شروع می کنید همیشه احتمال شکست در آن وجود دارد. زمانی که کارتولید دستگاه ساکشن، راشروع کردیم، کارشناس وزارت بهداشت با این دستگاه موافقت نکرد، خیلی دستگاهها، برای ساخت در ذهنمان بود، خیلی پروژه ها را روی کاغذ آوردیم، منتها چون شرایط اجازه نمی داد در نطفه خفه شد. اما الان به این فکر هستیم که یک محصول ویژه مطابق با خارج از کشور تولید کنیم که از آسیبهای WTO در امان باشد چرا که استباط ما این بود که شرایط به نحوی نیست که طرف خارجی را تشویق به شراکت کنیم ولی نا امید هم نیستیم، یعنی قطعاَ تا زمانی که WTO بخواهد بصورت فراگیر در ایران اجرا شود بالاخره باید خودمان را نجات دهیم.
معیار انتخاب ما جدید بودن کار بود. یعنی زمانی که کار را شروع کردیم شاید بحث تولید تجهیزات پزشکی در ایران فراگیر نبود .وارد شدن در این حیطه کاری برای من یک آرزو محسوب می شد. ما اطلاعات مدیریتی چندانی نداشتیم همه چیز را به عنوان کار فنی نگاه می کردیم و انگیزه های کار فنی در آن زیاد بود. اهمیت کاربرای من از آن جهت بود که کار، کار جدیدی بود و می خواستم توانایی خودم را محک بزنم.
یکی از دلایل که به این کارپرداختم، انگیزه اجتماعی و مطرح شدن در جامعه بود، . بحث دیگر اینکه خدا واسطه هایی دارد که در هر کاری به انسان کمک می کنند، یعنی عامل یک کار شر می توان بود، و اسباب کار خیر هم می توان شد.
ولی به هر صورت، انگیزه های اجتماعی شاید نقش پررنگ تری داشته باشند.
اولین مشکل در کار ما این بود که به عنوان تولید کننده ما را قبول نداشته باشند و دیگر این که فرهنگ جامعه خرید غیر ایرانی را نپذیرد وشما مجبور باشید که نسبت به ابزار و ادوات این رشته، نیروی زیادی صرف کنید ولی در مجموع آنچه را که بایدازآن به عنوان معضل نام برد عبارت است از فرهنگ و گرایش فرهنگی جامعه که به سمت مصرف کالای خارجی پیش می رود ودستگاه ساخته شده را قبول نداشتند.
با فروش دستگاههای خودمان، منابع مالی را تأمین کردیم، اولین پولی را که وارد شرکت کردیم به اندازه ایی بود که توانستیم 5 دستگاه را بسازیم. ما سرمایه آنچنانی نداشتیم در حالی که کسانی بودند که با سرمایه های بسیار زیاد شروع کردند، اما اصلاَ َ جرأت کار کردن را نداشتند.
اوایلی که کار را شروع کردیم، بدون اینکه درباره بازارآن اطلاعاتی داشته باشیم، این کار را انجام دادیم، اما در مقطع فعلی برای دستگاه جدید برسی هایی راجع به بازارانجام دادیم، و بعد کالا را روانه بازار کردیم، دو نمایشگاه برگذار کردیم که نظر مشتریان را جویا شویم، متوجه شدیم خوب جواب می دهد بعد بدنبال تولید گسترده ی آن رفتیم.
هرچه بیشتر پیش می رفتیم وسیستم بازتر می شد و با کار آشناتر می شدیم امید به اینکه قضیه شدنی است بیشتر می شد اما همچنان خطر بزرگی که همیشه در این کشوروجود داشته سرمایه گزاری است.
یکی از مشکلاتی که داشتیم بحث مشاوره بود که در بحث بازار یابی فروش مان از یک مجموعه مدون برخوردار نبودیم، و بعد از وارد شدن در مجموعه ها باید بدانید که چگونه ارتباط برقرار کنید.