مصاحبه با رضا سعیدی : شرکت تولیدی فجر بارز
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی |
نام و نام خانوادگی: رضا سعیدی
نام محصول: انواع ماکارونی و لازانیا
شرکت: تولیدی فجر بارز
تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت صنعتی
در سال 1342 در خانواده ی متوسطی در تهران به دنیا آمدم. مادرم خانه دار و پدرم از ابتدا در بخش فروشندگی و توزیع مواد غذایی از جمله تولید ماکارونی بود که بعدها به شرکتهای دیگر واگذار کردند و از این شغل خارج شدند.
در دوران کودکی پدر و مادرم اجازه می دادند که خودمان تصمیم بگیریم و اجباری در مسائل زندگی و محیط خانواده نبود و شاید هم تا حدودی در بعضی موارد از فعالیتهای تحصیلی بی اطلاع بودند ولی اعتماد کامل داشتند و ما را در رسیدن به آن اهداف هدایت می کردند. من از ابتدا فقط به ادامه ی تحصیل فکر می کردم. در دوره ی دبیرستان رشته برق را دنبال کردم و بعد از گرفتنم دیپلم برای ادامه ی تحصیل در رشته ی الکترونیک به خارج از کشور رفتم که با توجه به مسئله ی محدودیت خدمت سربازی و انقلاب به ایران برگشتم و به طور داوطلبانه به سپاه رفتم و به مدت پنج سال در آنجا فعالیت کردم به طوری که از کمک به پدرم در فعالیتهای کارخانه و تحصیل دور ماندم تا خدمت سربازی ام تمام شد. البته در دوران خدمت، در دانشگاه قبول شدم ولی نمی توانستم ادامه تحصیل بدهم تا اینکه بعد از پایان جنگ به دنبال فعالیت در کارخانه و ادامه تحصیل رفتم و در رشته اقتصاد نظری در دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل شدم که بعدها در دوران کاری خود فوق لیسانس مدیریت صنعتی را گرفتم.
من در دوران کودکی ضمن تحصیل، کمک پدرم نیز بودم ولی برای نیاز مالی کار نمی کردم بلکه وظیفه ی خانوادگی بود و البته اشتیاق به کار هم وجود داشت. فعالیت من در کارخانه ی پدرم، کارهای مدیریتی و اجرایی بود که من بر عهده گرفتم و باعث رونق در صنعت ماکارونی شدم و افرادی که در صنعت ماکارونی بودند به اجبار من را داخل اتحادیه هیئت مدیره نمودند و بعد از چهار ماه مدیر عامل آنجا شدم و در چند سالی که آنجا بودم با ایجاد تغییر و تحولات عمده، تشکیلاتی که هیچ رونق و فعالیتی نداشت، فعال نمودم.
بعدها با توجه به وضعیت کار در محیط جمعی و ویژگیهای شخصی خودم با چند نفر از دوستان دانشگاهی ام واحدی تولیدی به نام شرکت فجر بارز را در سال 1374 تأسیس نمودیم که بعدها به دلیل بدی محیط اتحادیه و ازطرفی نیاز مجموعه شرکت تازه تأسیس، از موقعیت خود در اتحادیه استعفا دادم ولی در هیئت مدیره باقی ماند که با خروج من تقریباً آن تشکیلات از تکاپو افتاد.
ما برای راه اندازی شرکت مقداری از تسهیلات بانکی استفاده کردیم و با مشکلات زیادی به خاطر عدم وجود نقدینگی کافی، مجموعه را راه انداختیم که همزمان با ایجاد رکود اقتصادی در سال 1377 بود و تا به حال نیز از بحرانهای مختلف اجتماعی و اقتصادی گذر کردیم.
البته هدف از تأسیس شرکت این بود که من آشنایی زیادی با صنعت ماکارونی داشتم و این صنعتی بود که با تکنولوژی 60-50 ساله در ایران کار می کرد و حتی در آن تشکیلات اتحادیه که رفتم، تحرکات جدید ایجاد کردم که ماکارونی سبزیجات را در سال 68 در شرکت یاس تولید کردم و همچنین بسته بندی ماکارونی را در لفافهای جدید بسته بندی و با روشهای جدید در شرکت ایجاد نمودم که بعدها فراگیر شد.
از جمله کارهایی که در اتحادیه به انجام رساندیم کار کردن روی ساخت ماشین آلات ماکارونی و کپی سازی بود وانجام هماهنگی با صنعت گرها و برگزاری کمیسیون های مختلف برای رونق صنعت بود که البته موفق هم شدیم به طوری که صنایع بسته بندی و ماشین آلات برش وسیستم های خشک کن را به صورت کنترل شده در آوریم و اصلاحاتی راروی دستگاههای پرس ماکارونی به انجام رساندیم و توانستیم بافت سنتی خود را وارد مرحله جدید علمی نمائید. با افزایش تولید داخلی و رکود بازار، تحول عمده ای در این صنعت بوجود آمده و ما تولیدات خود را به کشورهای آسیای میانه،روسیه و آلمان صادر کردیم.
نوآوریهایی که در محصولات داشتیم به صورت بود که اولین بسته بندی رادر فجر بارز انجام و چون بخش عمده ی طراحی ها وکارها به اطلاعات ذهنی فراهم شده فرد بر می گردد به همین دلیل در جایگاههای مختلف درصدد جمع آوری اطلاعات بودم وهمواره دنبال نوآفرینی هستم تا ایده های جدید رابه مسند ظهور برسانم.
در کارخانه یاس نیز آن زمان که اوج شکوفایی صادرات ونیز دوران رکود اقتصادی ایران بود با وجود هزینه های سنگین و مخالفت پدر، آن کار را انجام دادم و جواب فوق العاده ای هم گرفتم.
یکی از عوامل موفقیت من این است که عمده ترین هدفم، نتیجه گرفتن از کار ولذت بردن از آن می باشد ودیگر اینکه اگر روی امکانات بالقوه که در موقعیت های مختلف است فکر کنیم، همیشه به راه کارهای مناسب می رسیم علی رغم اینکه جرأت می خواهد و ریسک پذیری بالایی دارد.