مصاحبه با آقای دیزجی : شركت اسباب بازی فكر آذین
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی |
نام: آقای دیزجی
شركت: اسباب بازی فكر آذین
نام محصول: فكر آذین
تحصیلات: لیسانس فنی
ازكودكی دوست داشتم دو شغل داشته باشم یكی كتابفروشی ودیگری تولیدكننده دردوران خدمت جایی كار می كردم كه به هر حال به نوعی كار طراحی انجام می دادیم یعنی دور از فضای خلاق نبودیم فضایی كه نیاز به خلاقیت داشت دران زمان واحد ما واحد طراحی بود كه البته طراحی نظامی مقطعی هم بود كه بعد از دوران انقلاب وبعد مسائل جنگ كه ما زیاد از حوزه كاریمان دور نشده بودیم با دوستانم مشورت كردیم متوجه شدیم فضااز لحاظ اقتصادی مناسب وبكر است وصاحب اسباب بازیهای فكری كه از خارج انها را وارد می كرده بعد از جنگ از ایران خارج می شوند واین خلع احساس می شود . قسمتی از بازیهای فكری هم كه قرار بود از خارج وارد شود چون هماهنگی با فرهنگ ما نداشت بسیار دست نخورده بود یعنی كاری طراحی نشده بود كه در بحث فرهنگی ما باید لحاظ می شد ما شروع كردیم به این كار حقیقتاَ ابتدا با فرمایش امام این قضیه سرعت پیدا كرد ، شطرنج حلال شد ومشكل شرعیش برداشته شد ما ابتدا یك شطرنج مغناطیسی طراحی كردیم ، شطرنج جیبی مغناطیسی كه حقیقتاَ موفق هم بود.
شطرنج یكی از اولین محصولات ما بود كه با توجه به اینكه می خوا ستیم این كار ما كاری فكری باشد وشطرنج نیز كار بسیار موفقی بود هم از لحاظ طراحی وهم از لحاظ جیبی بودن وبسیار كار بودن وبه هر حال از استقبال خیلی جدی بر خوردار شد .خود این قضیه باعث شد كه ما اعتماد به نفس بیشتری پیدا كنیم،وشروع كردیم به سرعت در زمینه فكری ،یعنی بیشتر فكر كردن وصحبت كردن وكار بیشتر وبروی نمونه های خارجی هم كار كردیم البته تنها نرفتیم سراغ كارهای كپی بلكه ایده می گرفتیم وروی انها كار می كردیم تا هم پخته تر شود وبا سلیقه ایرانی جور در اید وهم با خلاقیت خودمان باشد.
ازهمان ابتدا با مراكز اموزشی ارتباط داشتیم حتی خارج از ایران وبا واحدهائی كه تولید كننده انها به طور تخصصی در زمینه فكری در دنیا كاركردند تا جایی كه توان داشتیم از همان ابتدا با انها ارتباط برقرار كردیم با انها تماس داشتیم از كتابهایشان استفاده كردیم وقاعدتا از همان ابتدا با خارج از كشورارتباط برقرار كردیم.
ابتدا همان یك كارمان كه شطرنج بود را در نمایشگاههای لبنان ،قبرس وكشورهای اسیای میانه عرضه كردیم وبه مرور زمان دربیش از15-10كشوردنیا جنسهایمان را عرضه كردیم .
ما تمام سرمایه وحركت خودمان را تعیین می كنیم هیچ كمك مالی،اقتصادی از جاهای دیگر نگرفتیم و انرژی اصلی ما همان علاقه به این كار است ما خیلی از كارها را تولید می كنیم. نقطه سر به سری با توجه به شرایط نامناسب بازار اصلاََََ منطقی نیست بیشتر آن انرژی كه خودمان اعتقاد داریم كار قشنگی است خودمان تولید می كنیم و حتی به خارج نیز صادر می كنیم.
ما در مجموعه داخلی خودمان از مرحله ایده تا اجرا زمان زیادی را از دست داده ایم و قضیه ای كه كار را مشكوك می كند باعث می شود كه آن كار دوباره بررسی گردد و عواقب و نتایج آن در نظر گرفته شود. متأسفانه این تناقض ما را كند می كند و این مشكل در تصمیم گیری تأثیر می گذارد.
پیتش نیازهایی كه برای ما نیست برای كارهای جنبی می گذاریم اینها باعث می شود سرعت عمل از ما گرفته شود.
دولت بودجه كمی را برای اشتغال زایی اختصاص داده است اما تجربه كافی در این كار را ندارد و این كار احتیاج به یك حركت اجتماعی دارد و اگر دولت بخواهد در این مقطع و بخش صادرات از ما حمایت كند باید در كشورهای دیگر تحقیق كنند و ضعفهای ما را مشخص نمایند و كمك كنند تا آنها را برطرف كنیم . به جلو پیشرفت نماییم. البته مشكل فرهنگی هم داریم كه نه تنها در كشور ما بلكه در تمام كشورهای دنیا رایج گردیده كه همه می خواهند در كوتاه مدت و یك شبه پول دار شوند. در حال حاضر تفكر و فرهنگ بر این پایه است كه یك شبه می توان ثروتمند شد اما این قضیه اصلاًدرست نیست و حتی اگر وضع اقتصادی از این هم بهتر شود باز هم به زمان احتیاج داریم تا به نتیجه مطلوب دست یابیم ما در كار خودمان با ریسك پذیری زیادی روبرو هستیم و هر شكست یك تجربه جدیدی است ولی بعضی اوقات این شكست ها سنگین بوده ولی خیلی سریع قضیه را حل می كنیم.