مصاحبه با احمد طاهری طلب: شرکت فراز ایران
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی |
نام و نام خانوادگی: احمد طاهری طلب
نام محصول: انواع سنگهای مخصوص سنگ فرش
شرکت: فراز ایران
تحصیلات: لیسانس الکترومکانیک
در سال 1319 در تهران متولد شدم. پدرم در دفتر اسناد رسمی دفتر دار بود. زندگی ما یک زندگی کاملاً معمولی بود به طوری که هزینه های زندگی ما به سختی تأمین می شد و ما مجبور بودیم برای جبران هزینه های زندگی کمک خرج پدر باشیم.
من در دوره ی دبیرستان که درس می خواندم در تمام سالها شاگرد اول بودم ولی سال چهارم دو ساله شدم. آن سال من و دوستانم هیأت قرآن را تأسیس کردیم و شبها به جای آنکه درس بخوانیم فقط قرآن می خواندیم. ان سال من و همه ی دوستانم دو ساله شدیم دو سال بعد از این موضوع دیپلم گرفتم. در دانشگاه، رشته الکترو مکانیک را انتخاب کردم با وجود اینکه در رشته ی ساختمان هم پذیرفته شده بودم، دانشگاه فنی را به خاطر علاقه ی زیادی که به صنعت داشتم انتخاب کردم. به کار خودم اعتقاد داشتم به خاطر همین خیلی قاطع تصمیم گرفتم و رشته الکترومکانیک را انتخاب کردم.
دوران کاری من از ده سالگی شروع شد. از بچگی به کارهای صنعتی و فنی علاقه داشتم به همین دلیل تابستانها در مغازه ی یکی از دوستان پدرم به عنوان شاگرد مغازه کار می کردم. در سال پنجم دبیرستان به همراه یکی از دوستانم کارگاهی را دایر کردیم و ماشین آلات کارگاه را خودمان ساختیم. در واقع این کارگاه اولین کارگاه گالواند پلاستی در ایران بود در آن زمان ما لوله های سیاه را به صورت گالوانیزه سفید می ساختیم و اولین قرارداد را با شرکت ارج بستیم.
سال 1339 وارد دانشگاه شدم. وقتی وارد دانشگاه شدم نظام دانشگاهی ایران تغییر کرد، من تصور می کردم زمانی که وارد دانشگاه شدم دانشگاه فنی را تا آخرین زمانش تمام می کنم بعد از اتمام دانشگاه فنی هم به دانشگاههای دیگر بروم به این ترتیب در دانشگاه بمانم و فعالیتم را هم انجام دهم. ولی از سال بعد برای دانشگاه شهریه گذاشتند در عین حال که این مسایل مصادف شد با سقوط کارگاه ما و مغازه ما جمع شد من در سال اول دانشگاه هنوز در کارگاه کار می کردم، به خاطر کار در کارگاه که تقریباً هم سنگین بود و همین طور مسایل مبارزاتی، سال اول دانشگاه مشروط شدم از سال دوم تصمیم گرفتم که کار را تا حدی انجام بدهم که به کارگاه نیاز نباشد و درس را در اولویت اول قرار دادم و در خرداد ماه 1345 فارغ التحصیل شدم.
اولین کار اجرایی من به مدت 7 ماه به عنوان کارآموز برای شرکت آمریکایی در جزیره ی لاوان بود. کار کردن من برای این شرکت آمریکایی فقط به خاطر سخت کوشی و استقامت بود.
سال 1346 وارد سیمان سپاهان شدم و 9 سال در آنجا کار کردم در این مدت موقعیت های زیادی برای من پیش آمد که از سیمان سپاهان بروم ولی من آنجا ماندم در آنجا رفتار من برای آنها خیلی جالب نبود به همین خاطر برای من پرونده ای درست کردند و مرا به دادسرا فرستادند و من را مجبور کردند از حق و حقوقم بگذرم ولی من ایستادگی کردم تا این که انقلاب شد و توانستم حق خودم را از آنها پس بگیرم. بعد از جریان انقلاب دوستان من در رأس کارخانه قرار گرفتند و به من پیشنهاد ریاست کارخانه را دادند ولی من نپذیرفتم از آنجا بیرون آمدم و تصمیم گرفتم وارد کار تجارت شوم.
یکی از دوستان من یک شرکت تجاری داشت که ورشکسته شده بود، آنها من را به عنوان مدیر عامل شرکت انتخاب کردند و من به مدت دو سال در آنجا فعالیت کردم. بعد از آن در سال 1356 به مدت 8 ماه مدیر عامل هپکو اراک بودم سپس در سال 1357 به مدت 10 ماه پروژه ی سیمان ری را انجام دادم با وجود تمام سختی هایی که در بحران انقلاب وجود داشت پروژه را به پایان رساندم. بعد از انقلاب دوباره وارد سیمان سپاهان شدم درآن زمان سیمان سپاهان به عنوان اولین کارخانه ی تمام اتوماتیک دنیا مطرح بود و توسط خارجی ها اداره می شد و من به عنوان اولین مدیر بعد از انقلاب انتخاب شدم. بعد از آن به مدت چند ماه رئیس هیأت مدیره ماشین سازی پارس بودم و در آنجا هم کارهایی برای جبهه انجام دادم.
در سال 1361 درست روزی که خرمشهر آزاد شد وارد ماشین سازی تبریز شدم چند سالی در آنجا کار کردم و سپس از آنجا بیرون آمدم و برای همیشه با صنعت خداحافظی کردم و وارد کار تجارت شدم و به آلمان سفر کردم و تجارت میوه را شروع کردم. در سال 1368 مؤسسه صرافی ام. جی. ام ماروکسس را در فرانکفورت تأسیس کردیم.
من در مدتی که آلمان بودم ایده ی سنگ فرش را پیگیری کرده بودم و از سال 1371 شروع به کار کردم در اول کار انتظارم این بود که با سرمایه ی اولیه ی خودم این کار را شروع کنم ولی نتوانستم و تا به امروز هم کسی به سراغ ما نیامده است و از هیچ جا کمکی به ما نرسیده است. من خودم را از هر نظر به غیر از مسایل مادی موفق و سعادتمند می دانم و ماشینی ساختم که در نوع خودش در دنیا بی نظیر است و قطعات این دستگاه را خودمان ساختیم و از تراشکارهای ساده در این کار استفاده کردیم.
افتخار من این است که مدیر شرکتی هستم که اجرای پروژه های حساس را بر عهده دارم. ما باید صنعت سنگ فرش را در ایران به نحوی توسعه دهیم که بتواند ایجاد کار نماید و مسیری را طی کنیم که باعث توسعه کشور شود.